«لِستر» نزدیک به 14سال است که برای مجلهای مطلب مینویسد. او که از شرایط شغلی خود ناراضیست در زندگی زناشویی و خانوادگی خود نیز دچار مشکل میباشد و نمیتواند با همسر و دخترش ارتباط برقرار کند. درحالیکه «لِستر» انگیزهاش را کاملا از دست داده، به صورت اتفاقی با دیدن دختری نوجوان به نام «آنجلا»، به او علاقمند شده و انگیزهای برای زندگی پیدا میکند.
هفتصد سال از ترک زمین توسط انسانها سپری شده، و آنچه که بر روی کرهٔ زمین باقی مانده، کوهها زباله و آهنپارهٔ انباشتهاست. وال ای ربات هوشمند آشغالجمعکنی است که ماموریت دائمش، فشرده سازی و جمع آوری این پسماندها و آلودگیهای صنعتی است. روزی وال ای مشغول کار است که سفینهای غولپیکر از فضا فرود میآید و مهمان کوچکی را بهمراه خود میآورد…
In the not so distant future, Theodore, a lonely writer, purchases a newly developed operating system designed to meet the user's every need. To Theodore's surprise, a romantic relationship develops between him and his operating system. This unconventional love story blends science fiction and romance in a sweet tale that explores the nature of love and the ways that technology isolates and connects us all.
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، میروند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تأثیر گذاشته و جنون خشونت وی را میگیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلاً در هتل رخ داده را میبیند...
Two lost souls visiting Tokyo -- the young, neglected wife of a photographer and a washed-up movie star shooting a TV commercial -- find an odd solace and pensive freedom to be real in each other's company, away from their lives in America.
One night in his near-empty tower block in contemporary London, Adam has a chance encounter with a mysterious neighbor Harry, which punctures the rhythm of his everyday life. As a relationship develops between them, Adam is preoccupied with memories of the past and finds himself drawn back to the suburban town where he grew up, and the childhood home where his parents appear to be living, just as they were on the day they died, 30 years before.
آدم کشي حرفه اي به نام «لئون» (رنو) در آپارتماني در محله ي ايتاليايي هاي نيويورک زندگي مي کند. «استانسفيلد» (اولدمن)، مأمور فاسد پليس، تمام خانواده ي همسايه را مي کشد و تنها دختر دوازده ساله شان، «ماتيلدا» (پورتمن) که براي خريد بيرون رفته جان سالم به در مي برد.«ماتيلدا» به «ليون» پناه مي برد و خيلي زود اين دو با يک ديگر دوست مي شوند...
یک ویروس اصلاح شده برای درمان سرطان، در بین انسانها پخش شده و برخلاف انتظار، تقریبا تمام نسل بشر را از بین برده است. دکتر «رابرت نویل» (ویل اسمیت) تنها انسان باقی مانده در نیویورک، و شاید هم تمام دنیا است. به مدت سه سال، نویل هر روز پیغام های رادیویی را ارسال می کند به امید بازمانده های دیگری را هم پیدا کند. اما او تنها نیست. بعضی از مبتلایان به ویروس هنوز نمرده اند، و به دور از نور خورشید، در تاریکی زندگی می کنند و تمام اعمال نویل را زیر نظر دارند، و تنها منتظر یک اشتباه از جانب او هستند، اشتباهی که می تواند به قیمت جانش تمام شود.
Chuck Nolan, a top international manager for FedEx, and Kelly, a Ph.D. student, are in love and heading towards marriage. Then Chuck's plane to Malaysia crashes at sea during a terrible storm. He's the only survivor, and finds himself marooned on a desolate island. With no way to escape, Chuck must find ways to survive in his new home.
In modern-day Helsinki, two lonely souls in search of love meet by chance in a karaoke bar. However, their path to happiness is beset by obstacles - from lost phone numbers to mistaken addresses, alcoholism, and a charming stray dog.
مِری یک دختر ۸ ساله است که با انبوهی از سؤالات در استرالیا، حومه ملبورن زندگی میکند. و مَکس نیز در سن ۴۴ سالگی، مبتلا به اختلال عصبی سندرم آسپرگر در نیویورک زندگی میکند. روزی مری با مادرش به پست میروند. و مری از یک کتاب آدرس، یک نفر را انتخاب میکند. و به مکس نامه میفرستد. مری و مکس با هم دوست میشوند. و برای یکدیگر نامه ارسال میکنند. نامههای مری از سؤالاتی که ذهن هر کودکی را مشغول میکند، تشکیل شده بود، همانند: بچهها چگونه به وجود میآیند؟ و غیره… این ارتباط ادامه داشت. تا زمانی که مری در مورد عشق از مکس سؤال میکند. و از آنجایی که عشق برای مکس دستنیافتنی بود، مکس بعد از مدتی فکر کردن، بیمار میشود. بعد از ۸ ماه بستری بودن…
The continuation of Joe's sexually dictated life delves into the darker aspects of her adult life and what led to her being in Seligman's care.
"اُ دای سو" مرد میان سالی است که در یک روز بارانی ربوده میشود و در مکانی به مدت ۱۵ سال زندانی میشود. پس از آزاد شدن تصمیم میگیرد که دلیل ربوده شدنش را کشف کند و از شخصی که این کار را کرده است انتقام بگیرد و... نام این فیلم در زبان فارسی به اشتباه "پیر پسر" و "پسر پیر" ترجمه شده که عنوان درست آن "رفیق قدیمی" و یا "همکلاسی قدیمی" است.
Three high school students make an incredible discovery, leading to their developing uncanny powers beyond their understanding. As they learn to control their abilities and use them to their advantage, their lives start to spin out of control, and their darker sides begin to take over.
کاساندره، ۲۶ ساله، مهماندار یک شرکت هواپیمایی ارزانقیمت است. او که در لانزاروته مستقر است، همیشه مایل است اضافهکاری قبول کند و وظایف خود را با کارایی روباتیک انجام دهد. از طرف دیگر، او با جریان زندگی پیش میرود و بین (برنامه دوستیابی)تیندر، مهمانیها و روزهای تنبل سیر میکند. هنگامی که او بهطور ناگهانی اخراج میشود، مجبور میشود به خانه برگردد.
An aspiring dancer moves to New York City and becomes caught up in a whirlwind of flighty fair-weather friends, diminishing fortunes and career setbacks.
Shortly after David Abbott moves into his new San Francisco digs, he has an unwelcome visitor on his hands: winsome Elizabeth Martinson, who asserts that the apartment is hers -- and promptly vanishes. When she starts appearing and disappearing at will, David thinks she's a ghost, while Elizabeth is convinced she's alive.
Erika Kohut, a sexually repressed piano teacher living with her domineering mother, meets a young man who starts romantically pursuing her.
A socially awkward veterinary assistant with a lazy eye and obsession with perfection descends into depravity after developing a crush on a boy with perfect hands.
Two high school girls are best friends until one dates the other's older brother, who is totally his sister's nemesis.