بتمن در دومین سال مبارزه با جرم و جنایت خود به بررسی رشته ای از قتل‌ها می پردازد که به بررسی فسادی می پردازد که شهر گاتهام را گرفتار می کند و همچنین اینکه چگونه ممکن است...

A mild-mannered father is transformed into a killing machine after his family is torn apart by a violent act.

"جان دوو"(کوین اسپیسی) قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی...

پانزده سال پس از قتل خواهرش در شب هالووین ۱۹۶۳، مایکل مایرز از یک بیمارستان روانی فرار می‌کند و برای کشتن مجدد به شهر کوچک هادونفیلد، ایلینوی باز می‌گردد.

In an alternate present-day where magical creatures live among us, two L.A. cops become embroiled in a prophesied turf battle.

Freddy Heflin is the sheriff of a place everyone calls “Cop Land” — a small and seemingly peaceful town populated by the big city police officers he’s long admired. Yet something ugly is taking place behind the town’s peaceful facade. And when Freddy uncovers a massive, deadly conspiracy among these local residents, he is forced to take action and make a dangerous choice between protecting his idols and upholding the law.

Jerry, a small-town Minnesota car salesman is bursting at the seams with debt... but he's got a plan. He's going to hire two thugs to kidnap his wife in a scheme to collect a hefty ransom from his wealthy father-in-law. It's going to be a snap and nobody's going to get hurt... until people start dying. Enter Police Chief Marge, a coffee-drinking, parka-wearing - and extremely pregnant - investigator who'll stop at nothing to get her man. And if you think her small-time investigative skills will give the crooks a run for their ransom... you betcha!

یکی از مأموران اداره پلیس شهر بوستون به اسم بیلی کاستیگان از سوی دو تن از فرماندهانش یعنی کاپیتان کوئینان و سرجوخه دیگنام مأموریت پیدا می‌کند تا بصورت ناشناس در تشکیلات یک باند گانگستری بسیار مهم و خطرناک که رهبری آن برعهده فردی به اسم فرانک کاستلو است نفوذ نماید تا خبرهای آنجا را به اداره پلیس منتقل کند. از سوی دیگر یکی از افراد مهم و وفادار به کاستلو به اسم کالین سالیوان بعنوان یک پلیس به اداره پلیس شهر می‌پیوندد تا برای کاستلو خبرچینی کند. پس از گذشت مدتی از این اتفاقات بیلی پی می‌برد که گانگسترها یک جاسوس در اداره پلیس دارند و کالین نیز از سوی دیگر متوجه می‌شود فردی در تشکیلات آنها برای اداره پلیس جاسوسی می‌کند. با این وجود کالین و بیلی از مأموریت و هویت واقعی همدیگر اطلاعی ندارند و هر کدام در تلاشند تا هر چه زودتر فرد جاسوس را بدام بیندازند.

قاچاقچی مواد جوانی که در نظر دارد تا خیلی زود بازنشسته شود، برای آخرین معامله بزرگ خود وارد عمل می‌شود و…

ذهن آزرده سیلوستره استالونه که تازه از جنگ ویتنام برگشته در دهکده رفیق صمیمی اش که جلوی چشمانش در جنگ جان باخت مورد آزار یک پلیس از دهکده میشود که بعد از آن ماجرا...

In 1920s Chicago, Italian immigrant and notorious thug, Antonio "Tony" Camonte, shoots his way to the top of the mobs while trying to protect his sister from the criminal life.

A group of high-school friends must come to terms with the fact that one of them, Samson, killed another, Jamie. Faced with the brutality of death, each must decide whether to turn their friend in to the police, or to help him escape the consequences of his dreadful deed.

قرن بیست و یکم. جامعه آرام است و اهالی «سان آنجلس» از خشونت می پرهیزند. تا این که جنایتکاری به نام «سایمن فلیکس» (اسنایپس) پس از این که سی و پنج سال را به حالت انجماد گذرانده، به قید قول شرف آزاد می شود. اما او بلافاصله شروع به قتل و جنایت می کند و مقامات ناچار می شوند دشمن قدیمی «سایمن»، گروهبان پلیس، «جان اسپارتن» (استالون) را نیز از حالت انجماد خارج کنند...

آپگرید ، فیلمی اکشن و مهیج محصول سال ۲۰۱۸ به کارگردانی لی ونل است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، در آینده‎ای نزدیک ، تکنولوژی زندگی را از جنبه‎های مختلف تا حدود زیادی کنترل می‎کند ، اما زمانی که زندگی گری ، فردی که شناخت خوبی از خودش دارد و از تکنولوژی در حال پیشرفت هم می‎ترسد ، تغییر می‎کند ، تنها امیدش برای انتقام یک تراشه‎ی کاشته‎ شده‎ی کامپیوتری است که آن را استم می‎نامند و…

After barely surviving a violent attack by an elusive serial killer, crime boss Jang Dong-su finds himself forming an unlikely partnership with local detective Jung Tae-seok to catch the sadistic killer simply known as K.

فیلمنامه بدل را می توان تلفیقی از طرح داستانی دو فیلم سرگیجه و پنجره عقبی آلفرد هیچکاک دانست. موسیقی متن پینو دوناجو نیز در اغلب صحنه ها شنیدنی است. ـ داستان: یک بازیگر درجه چندم فیلم های ترسناک به نام جیک، به دلیل بیماری کلاستروفوبیا (ترس از فضاهای بسته) از کار اخراج می شود و پس از آنکه به بی وفایی همسرش نیز پی می برد، زندگیش را رها می کند تا در آپارتمان یکی از دوستانش ساکن شود. کمی بعد او پشت تلسکوب کنار پنجره آپارتمان، شاهد.....

Humbert Humbert is a middle-aged British novelist who is both appalled by and attracted to the vulgarity of American culture. When he comes to stay at the boarding house run by Charlotte Haze, he soon becomes obsessed with Lolita, the woman's teenaged daughter.

جیک راسر افسر پلیس سگ (K-9) اداره پلیس شهر لس آنجلس به‌تازگی شاهد قتل تکان‌دهنده شریک زندگی خود توسط یک مهاجم مرموز بوده است. در همین حین که که او هویت تیرانداز را بررسی می‌کند، در این سفر هیجان‌انگیز در خیابان‌های درهم و برهم لس آنجلس و ساختار اداری فاسد اداره پلیس شهر، توطئه‌ای گسترده را کشف می‌کند که کنترل شدیدی بر شهر دارد.

Two co-dependent high school seniors are forced to deal with separation anxiety after their plan to stage a booze-soaked party goes awry.

Homicide detective John Hobbes witnesses the execution of serial killer Edgar Reese. Soon after the execution the killings start again, and they are very similar to Reese's style.