جان صبح در يک هتل ناشناس و عجيب تنها از خواب بر می خيزد. او حافظه اش را از دست داده و پليس نيز بخاطر يکسری جنايت که او هيچ چيزی در موردشان به ياد نمی آورد، در تعقيب اوست. زماني که او می کوشد تا گذشته اش را بخاطر آورد وارد يک دنيای زير زمينی می شود که توسط يکسری موجودات بسيار قدرتمند که به بيگانه مشهور هستند کنترل می شود. اين بيگانه ها دارای اين قدرت هستند که افراد را به خواب ببرند و شهر و اهالی آن را دچار تغيير کنند. اکنون جان بايستی راهی را برای متوقف کردن آنها قبل از اينکه کنترل ذهن وی را بدست گرفته و او را نابود کنند، پيدا کند.

هیولاها قدرت شهرشان را با ترساندن کودکان افزایش می‌دهند. اما آن‌ها به طرز وحشتناکی از این می‌ترسند که توسط بچه‌ها آلوده شوند. از این رو وقتی یک بچه وارد شهرشان می‌شود، اختلال بزرگی در شهر به وجود می‌آید و ...

یک پسر که توسط چشم‌اندازهای یک دنیای موازی تسخیر شده است، به نگهبان ناامید آن دنیا کمک می‌کند تا از نابودی نقطه تلاقی جهان‌ها که به‌عنوان برج تاریک شناخته می‌شود جلوگیری کند.

وقتی کورالین به خانه‌ای قدیمی نقل مکان می‌کند، احساس می‌کند مورد نارضایتی و بی‌توجهی والدینش قرار گرفته است. او دری مخفی با راهرویی آجری پیدا می‌کند. در طول شب، او از راهرو عبور می‌کند و دنیایی موازی را می‌یابد که در آن همه به جای چشم، دکمه دارند با پدر و مادری مهربان و تمام رویاهایش به حقیقت می‌پیوندند. وقتی مادر دیگر از کورالین دعوت می‌کند تا برای همیشه در دنیای او بماند، دختر امتناع می‌کند و متوجه می‌شود که واقعیت جایگزینی که در آن به دام افتاده است، تنها ترفندی برای به دام انداختن او است.

An actress’s perception of reality becomes increasingly distorted as she finds herself falling for her co-star in a remake of an unfinished Polish production that was supposedly cursed.

دختری ۱۰ ساله در نقل مکان خانواده‌اش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می‌شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره می‌شود؛ جایی که انسان‌ها به شکل حیوانات در می‌آیند.

در قرن هجدهم، والرین (دین دیهان) و لورلین (کارا دلوین) تیمی از کاراگاهان ویژه را تشکیل می‌دهند که مأموریت دارند نظم را در قلمروهای انسانی برقرار کنند. به دستور وزیر دفاع، این دو برای انجام مأموریت به شهر شگفت‌انگیز آلفا – یک کلانشهر در حال توسعه که موجودات مختلف از سراسر جهان برای قرن‌ها در آن با یکدیگر همکاری کرده‌اند تا دانش، اطلاعات و فرهنگشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند- سفر می‌کنند. در مرکز شهر آلفا نیروی تاریکی وجود دارد که آرامش شهر هزارسیاره را تهدید می‌کند و والرین و لورلین باید فوراً این تهدید خطرناک را شناسایی و نه تنها از آلفا، که از آینده‌ی جهان محافظت کنند.

یک دانشمند علوم کامپیوتری بنام «هانن فالر»، مساله‌ای خیلی مهم را کشف کرده است. او قصد دارد این کشف جدیدش را به همکارش «دوگلاس هال» بگوید، اما احساس می کند کسی به دنبال اوست و از این رو پیغامش را در دنیای کامپیوتری مجازی و موازی با واقعیت برای همکارش می گذارد. فالر همان شب در دنیای واقعی به قتل می رسد و دوگلاس تنها متهم پرونده قتل اوست. او وارد دنیای مجازی می شود تا نامه‌ی همکارش را بیابد، و می فهمد که حقیقت ناگوارتر از آنچه که انتظار داشته است.

First time father Henry Spencer tries to survive his industrial environment, his angry girlfriend, and the unbearable screams of his newly born mutant child. David Lynch arrived on the scene in 1977, almost like a mystical UFO gracing the landscape of LA with its enigmatic radiance. His inaugural work, "Eraserhead" (1977), stood out as a cinematic anomaly, painting a surreal narrative of a young man navigating a dystopian, industrialized America, grappling not only with his tumultuous home life but also contending with an irate girlfriend and a mutant child.

هشت دوست با عبور یک ستاره دنباله دار در یک مهمانی شبانه دور هم جمع می‌شوند.

When a machine that allows therapists to enter their patient's dreams is stolen, all hell breaks loose. Only a young female therapist can stop it and recover it before damage is done: Paprika.

میو ساساکی در سال دوم دبیرستان تحصیل می‌کند و عاشق همکلاسی خود یعنی کنتو هینود می‌شود. موگو شخصیت دیگری است که هر روز در صدد جلب نظر وی تلاش می‌کند، اما همواره نمی‌تواند در تلاش‌های خود موفق عمل کند. با این وجود، مخفی کاری های وی کم کم شروع می شود و او سعی می‌کند که به کسی در این مورد چیزی نگوید. موگو همچنان به دنبال کنتو حرکت می‌کند و در همین حین جادویی را کشف می‌کند که او را تبدیل به گربه می‌کند. او به همین منوال کارهای مخفی کاری خود را بهتر پیش می‌برد، اما خطری در همین حین او را تهدید می‌کند و اگر به شکلی طولانی مدت در شکل گربه باقی بماند، دیگر نخواهد توانست که به شکل انسانی خودش بازگردد...

An aspiring painter meets various characters and learns valuable lessons while traveling across America.

Waking Life is about a young man in a persistent lucid dream-like state. The film follows its protagonist as he initially observes and later participates in philosophical discussions that weave together issues like reality, free will, our relationships with others, and the meaning of life.

It is not strange that the Demon Lord's forces fear the Crimson Demons, the clan from which Megumin and Yunyun originate. Even if the Demon Lord's generals attack their village, the Crimson Demons can just easily brush them off with their supreme mastery of advanced and overpowered magic. When Yunyun receives a seemingly serious letter regarding a potential disaster coming to her hometown, she immediately informs Kazuma Satou and the rest of his party. After a series of wacky misunderstandings, it turns out to be a mere prank by her fellow demon who wants to be an author. Even so, Megumin becomes worried about her family and sets out toward the Crimson Demons' village with the gang. There, Kazuma and the others decide to sightsee the wonders of Megumin's birthplace. However, they soon come to realize that the nonsense threat they received might have been more than just a joke.

The Resonator, a powerful machine that can control the sixth sense, has killed its creator and sent his associate into an insane asylum. When a beautiful psychiatrist becomes determined to continue the experiment, she unwittingly opens the door to a hostile parallel universe.

Four brilliant university students are forced to confront themselves in terrifying ways when their Quantum Physics experiment leads to an entangled parallel existence that leaves them questioning who they are and what is real.

While struggling to make friends after his parents’ divorce, Koyomi Takasaki meets Kazune Takigawa, but apparently, they already have. Kazune reveals that she’s from World Line 85, an alternate universe in which she and Koyomi are lovers. But in a reality where moving between dimensions is natural, could Koyomi be the one from another world?

Koyomi Hidaka and Shiori Sato meet at his father’s research center and begin to fall in love, but so do their parents, who eventually marry. To avoid becoming stepsiblings, they decide to run away to a parallel universe. Traveling between dimensions is common in their world, but not without repercussions. Does a universe exist for the young couple, and what will it cost them to find it?

A nine-year-old boy gets a plastic Indian and a cupboard for his birthday and finds himself involved in adventure when the Indian comes to life and befriends him.