دین و سیندی زوجی هستند که دیگر مثل سابق عاشق و دلباخته هم نیستند. آنها همیشه با هم بحث و جدل می کنند و به نظر می رسد که هیچ وقت نمی توانند با هم به تفاهم برسند. تنها عاملی که باعث شده هنوز این دو با یکدیگر زندگی کنند، دختر خردسالشان است. اما به واقع چه چیزی باعث شده تا آنها که در ابتدای رابطه شان به شدت عاشق یکدیگر بودند تا به این حد از یکدیگر متنفر باشند؟ حالا به چند سال قبل بر می گردیم، زمانی که این دو تازه با یکدیگر آشنا شده بودند، سیندی یک پزشکیار است که رویای پزشک شدن را در سر می پروراند اما دین نقاش ساختمان است. این دو بعد از مدتی به یکدیگر علاقه مند می شوند علی رغم اختلافاتی فاحشی که با یکدیگر دارند تصمیم می گیرند با یکدیگر ازدواج کنند، شاید که با هم به تفاهم برسند و...
Akira's wife walks out on him, leaving him to confide in his gangster brother-in-law. Using only a cryptic note as a clue the two brothers go on a road trip to find his wife. After a series of violent encounters with strangers, Akira meets a prostitute. The pair start a relationship. After Akira finds his wife, he questions whether he still wants to be with her.
The wife of an elite government official left her husband, and a young journalist is sent to investigate the case. But his boss has a hidden agenda.