ولادیسلاو (برودی) که یک نوازنده متبحر پیانو است ، مشغول یک اجرای رادیوئی است که انفجار یکی از بمب های آلمان نازی استودیوی رادیو ورشو را به هم می ریزد. ورشو تحت حمله نازی ها قرار گرفته و خانواده ثروتمند ولادیسلاو از جمله پدر ، مادر ، برادرش هنریک و خواهرانش بعد از اشغال این شهر ناچار به ترک آپارتمان مجهزشان هستند. رفتارهای خصمانه ای که با یهودیان می شود این خانواده را نیز می آزارد اما هنوز هیچ کس هدف واقعی این برنامه را نمی داند ، تا اینکه نازی ها یهودیان را سوار یک واگن باری می کنند تا به جایی نامعلوم ببرند. یکی از آشنایان خانواده در پلیس یهودی او را بیرون می کشد و با کمک دوست دیگری در آپارتمانی پنهان می شود. مدتی بعد ورشو غرق گرسنگی ، نکبت و بیماری می شود و ولادیسلاو با مو و ریشی بلند مدام تغییر مکان می دهد تا کسی او را پیدا نکند ، اما سروانی آلمانی ولادیسلاو را در خانه ای متروکه پیدا می کند و ...

City of Warsaw, Poland, August 1st, 1944. Citizens have experienced inhuman acts of terror and violence during five long years of Nazi occupation. As the Soviet Army relentlessly approaches, the youngest and bravest among them rise up as one and face tyranny fighting street by street, but the price to pay will be high and hard the way to freedom…

During the Nazi occupation of Poland, an acting troupe becomes embroiled in a Polish soldier's efforts to track down a German spy.

A young academy soldier, Maciek Chelmicki, is ordered to shoot the secretary of the KW PPR. A coincidence causes him to kill someone else. Meeting face to face with his victim, he gets a shock. He faces the necessity of repeating the assassination. He meets Krystyna, a girl working as a barmaid in the restaurant of the "Monopol" hotel. His affection for her makes him even more aware of the senselessness of killing at the end of the war. Loyalty to the oath he took, and thus the obligation to obey the order, tips the scales.

Film about the lead up to the Polish uprising against German occupation at the end of the Second World War.