کامرون پو که یک تفنگدار با افتخار در ارتش امریکا می باشد پس از اینکه برای دفاع از همسرش در یک نزاع با فردی مست وی را به قتل می رساند محکوم به حبس می شود . پس از هشت سال او آزاد شده و برای دیدن همسر و دخترش که تاکنون او را ندیده است به خانه خواهد رفت . هواپیمایی که او را به مقصد می برد یک هواپیمای ترابری است که یکسری قاتلین و تبهکاران حرفه ای توسط آن به زندانی با امنیت بسیار بالا در لوسیانا منتقل می شوند . پس از یک نقشه موفقیت آمیز ، تبه کاران با رهبری( سایروس) موفق می شوند کنترل هواپیما را بدست بگیرند و آنرا بسمت لوس آنجلس ببرند تا از آنجا با یک هواپیمای دیگر به یک کشور خارجی بگریزند . مقامات عالی رتبه پلیس تصمیم دارند هواپیما را در هوا منهدم کنند اما یک مارشال پلیس به اسم (وینس لارکین) راه حل دیگری سراغ دارد که این راه حل متوقف کردن تبهکاران به کمک کامرون پو است...
یکی از مأموران اداره پلیس شهر بوستون به اسم بیلی کاستیگان از سوی دو تن از فرماندهانش یعنی کاپیتان کوئینان و سرجوخه دیگنام مأموریت پیدا میکند تا بصورت ناشناس در تشکیلات یک باند گانگستری بسیار مهم و خطرناک که رهبری آن برعهده فردی به اسم فرانک کاستلو است نفوذ نماید تا خبرهای آنجا را به اداره پلیس منتقل کند. از سوی دیگر یکی از افراد مهم و وفادار به کاستلو به اسم کالین سالیوان بعنوان یک پلیس به اداره پلیس شهر میپیوندد تا برای کاستلو خبرچینی کند. پس از گذشت مدتی از این اتفاقات بیلی پی میبرد که گانگسترها یک جاسوس در اداره پلیس دارند و کالین نیز از سوی دیگر متوجه میشود فردی در تشکیلات آنها برای اداره پلیس جاسوسی میکند. با این وجود کالین و بیلی از مأموریت و هویت واقعی همدیگر اطلاعی ندارند و هر کدام در تلاشند تا هر چه زودتر فرد جاسوس را بدام بیندازند.
بروس وین که در کودکی شاهد قتل پدر و مادرش بوده و نمی تواند این خاطرات تلخ را از ذهنش پاک کند همچون آواره ای از یک نقطه به نقطه دیگر جهان سفر کرده و با تبهکاران مبارزه می کند . او در نقطه ای از آسیا با فردی مرموز به اسم هنری دوکارد آشنا می شود که به او پیشنهاد می کند با انجام تمرینات سخت فیزیکی به عضویت انجمن سایه ها به رهبری “راس ال گول” درآید . بروس می پذیرد و تمرینات دشوار را با موفقیت پشت سر می گذارد اما زمانیکه انجمن از او می خواهد فرد بیگناهی را بقتل برسانتد قبول نکرده و به زادگاه خود شهر گاتهام بر می گردد تا …
Two FBI agent brothers, Marcus and Kevin Copeland, accidentally foil a drug bust. To avoid being fired they accept a mission escorting a pair of socialites to the Hamptons--but when the girls are disfigured in a car accident, they refuse to go. Left without options, Marcus and Kevin decide to pose as the sisters, transforming themselves from black men into rich white women.
داستان ذره ای آرامش در ادامه ی ماجراهای جیمز باند در کازینو رویال است. اکنون او به دنبال گرفتن انتقام مرگ معشوقه اش، باید فردی بنام «دامنیک گرین» را متوقف کند، که قصد تصاحب منابعی با ارزش از کشور بولیوی را دارد.
ایتان هانت که به اشتباه مورد اتهام خیانتکاری قرار گرفته است، باید به تنهایی تلاش کند و بدون کمک سازمان، جاسوس واقعی را پیدا کند.
یک افسر پلیس به یک سازمان مخفی میپیوندد که حفظ نظم کرده و بر تعاملات فرازمینیها بر روی زمین نظارت میکند.
فیلم برگرفته از رمان سردترین شهر، به قلم آنتونی جانستون است که داستان آن حول محور جاسوسی میباشد که موظف به پیدا کردن لیستی از مأموران دوجانبه است که در حال قاچاق به غرب میباشند.
An intelligence operative for a shadowy global peacekeeping agency races to stop a hacker from stealing its most valuable — and dangerous — weapon.
یک تکنیک نو ظهور در علم پزشکی، به یک مامور مخفی اجازه می دهد تا ظاهر خود را بطور کامل شبیه یک تبهکار مشهور کرده و از این راه در گروه او نفوذ کند...
یک مامور بیمه به اسم “جین” توسط کارفرمایانش مامور می شود تا وارد تشکیلات یک دزد مشهور جواهرات شود تا او را تعقیب کرده و به دام بیندازد. سارق قبل از اولین کار مشترکشان که دزدیدن یک ماسک بسیار باارزش است، جین را تحت آزمایشها و تمرینات سختی قرار می دهد تا از او مطمئن شود. پس از موفقیت در این عملیات، سارق تصمیم می گیرد که برای سرقت یک قطعه هنری بسیار گرانبها که در محلی با سیستم های امنیتی بسیار قوی نگهداری می شود، اقدام نمایند و …
A case involving drug lords and murder in South Florida takes a personal turn for undercover detectives Sonny Crockett and Ricardo Tubbs. Unorthodox Crockett gets involved romantically with the Chinese-Cuban wife of a trafficker of arms and drugs, while Tubbs deals with an assault on those he loves.
In Los Angeles, a gang of bank robbers who call themselves The Ex-Presidents commit their crimes while wearing masks of Reagan, Carter, Nixon and Johnson. Believing that the members of the gang could be surfers, the F.B.I. sends young agent Johnny Utah to the beach undercover to mix with the surfers and gather information.
دومین فیلمی است که براساس کمیک بوک مجازاتگر ساخته و در سال ۲۰۰۴ میلادی اکران عمومی شد. در این فیلم توماس جین نقش "فرانک کاستل" (پانیشر) را بازی می کند و جان تراولتا نقش منفی این فیلم را ایفا کرده است. به دستور هاوارد ساینت (جان تراولتا) فرانک کاستل (توماس جین) و خانوادهاش، ترور می شوند. اما فرانک از این حادثه شوم جان سالم بدر برده و در پی انتقام برمی آید و تبدیل به مامور مجازات می شود ...
Kay and Jay reunite to provide our best, last and only line of defense against a sinister seductress who levels the toughest challenge yet to the MIB's untarnished mission statement – protecting Earth from the scum of the universe. It's been four years since the alien-seeking agents averted an intergalactic disaster of epic proportions. Now it's a race against the clock as Jay must convince Kay – who not only has absolutely no memory of his time spent with the MIB, but is also the only living person left with the expertise to save the galaxy – to reunite with the MIB before the earth submits to ultimate destruction.
When diabolical genius Dr. Evil travels back in time to steal superspy Austin Powers's ‘mojo,’ Austin must return to the swingin' '60s himself - with the help of American agent, Felicity Shagwell - to stop the dastardly plan. Once there, Austin faces off against Dr. Evil's army of minions to try to save the world in his own unbelievably groovy way.
A young undercover FBI agent infiltrates a gang of thieves who share a common interest in extreme sports. A remake of the 1991 film, "Point Break".
پس از اینکه یک مامور حرفه ای در حین رفتن به یک منطقه ی نامعلوم از دنیا می رود ، سازمانی که او برایشان کار می کرد ، در یافتن محل حضور او به مشکل بر می خورند و به همین منظور مجبور می شوند از طریق تزریق خاطرات او به یک زندانیِ خطرناک ، به دنبال رسیدن به هدفشان باشند. اما …
یک مامور به سیدنی فرستاده می شود تا ژن ویرایش شده یک بیماری بنام «چیمرا» را بیابد و نابود کند.
«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل میبازد. دولین، آلیشا را به کمک میطلبد و او هم میپذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با «الکساندر سباستیان» ( رینز ) مأمور نازى رابطه برقرار کند...