ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

Nihal is jealous of her father's relationship with Bihter. The whole family makes a trip to Aunt Arsen's farm. Hilmi tries to take back his money from Firdevs.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

Behlül and Bihter can no longer hold back their attraction and start to kiss which Deniz almost witnesses.

Because of a secret tip to the police from Hilmi, Firdevs is caught gambling and thus taken to the police station for further investigation.

Thanks to Deniz, Firdevs is taken home from the hospital. Only Katya and Deniz know of the suicide attempt. Eventually, Adnan finds out the truth as well. In the meantime, it gets more and more difficult for both Behlül and Bihter to hide their true feelings.

ما خلاصه‌ای که به انگلیسی ترجمه شده باشد در دسترس نداریم. با افزودن خلاصه به ما در گسترش پایگاه داده کمک کنید.

Nihal sadly witnesses Adnan and Bihter's quarrels. Adnan cannot understand what Bihter was doing in Deniz' room. He is forced to tell Bihter that her mother tried to kill herself and that Deniz is the one who rescued Firdevs. In an attempt to leave everything behind Bihter suggests running away with Behlül.

Bihter tells Adnan that she wants a divorce and tells Behlül that she will leave Adnan with or without him.

Bihter feels cornered when Behlül changes his mind at the last minute not to go away with her. She immediately calls her mother so that she can get the letter Bihter wrote for her husband before he can read it. Adnan wants Behlül to be an important part of his firm and sends him to Azerbaijan with Nihat for business matters.

The rumor that Behlül might have had a fatal accident in Azerbaijan brings the Ziyagil family in dismay. Much to everyone's delight Behlül is still alive. After hearing parts of a phone conversation, Nihat suspects that Behlül has an affair and therefore wanted to get back to Istanbul as quickly as possible. His wife Peyker realizes that the woman could be her sister.

Besir witnesses a long-haired woman, whom he mistakes for Nihal, and Behlül kissing on the balcony. Only Deniz realizes that Behlül and Bihter were kissing each other in the middle of the night. Besir openly confronts Behlül with what he saw. Peyker, on the other hand, confronts Bihter with her suspicion. However, she believes that the attraction is one-sided, namely that Behlül alone is interested in her sister.

Behlül accompanies Nihal to her high-school graduation ball, where she graduated with honors as second best. The drunk Bihter calls Behlül to tell him that she loves him. An astonished yet happy Behlül returns her feelings.

Nihal faints in the middle of her examination and is unable to finish it. Behlül ends his engagement with Elif. After an unsuccessful attempt to meet in a hotel, Behlül and Bihter sleep with each other in the garden house. As it turns out, they weren't unobserved.